مخالفت با
استعفا و
استیضاح های خاصمطالعه سیره سیاسی امامین انقلاب اسلامی نشان میدهد که این بزرگان در تصمیمهای سیاسی خود، همواره مصالح کلان امت اسلامی را در نظر گرفته اند. مصلحت در معنای اصیل خود، یعنی در نظر گرفتن پیچیدگیهای امر سیاست، اولویت بندی امور و محاسبه منافع کلان و بلند مدت امت اسلامی. در تاریخ چهل ساله انقلاب اسلامی بارها شاهد بوده ایم که امامین انقلاب بنابر مصالح ذکر شده، با استعفای برخی مسئولین و یا استیضاح آنها مخالفت کرده اند. در گزارش زیر به برخی از این موارد اشاره میکنیم. باشد که فهم سیره این بزرگواران مقدمهای بر تبعیت از آنها باشد.مخالفت امام خمینی (ره) با دو بار استعفای بازرگانپس از تسخیر لانه جاسوسی به دست دانشجویان پیرو خط امام، بازرگان در تاریخ ۱۴ آبان سال ۵۸ از سمت نخست وزیری استعفا میدهد و امام نیز با این استعفا موافقت میکند. اما این، اولین استعفای بازرگان نبود. بنا بر خاطرات مرحوم هاشمی، آقای بازرگان، تا پیش از این تاریخ و به دلایل مختلف، دو سه بار قصد استعفا کرده بود، اما هر بار، امام با آن مخالفت کرده بودند؛ این بار نیز، امام چندان راضی به پذیرش این استعفا نبودند. اما وقتی این استعفا مکتوب شد و این احتمال قوت گرفت که هدف استعفا تحت فشار قرار دادن امام و شورای انقلاب است، امام با این درخواست موافقت کردند.مخالفت امام خمینی (ره) با استعفای هفت تن از وزرا در سال ۶۲دیدگاه فوقالعاده چپ میرحسین موسوی که تفاوتهای بنیادی با سیاستهای جناح راست آن زمان داشت؛ موجب شد تا هفت نفر از اعضای کابینه در اواسط سال ۶۲ تصمیم به استعفا بگیرند. این هفت نفر طی نامهای به امام خمینی (ره) ایشان را از این استعفا مطلع میسازند. بنابر گفته آقای نقطه سرخط...
ادامه مطلبما را در سایت نقطه سرخط دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : cnoghteskh6 بازدید : 67 تاريخ : پنجشنبه 8 ارديبهشت 1401 ساعت: 10:44